بازی شبگرد: طلوع تاریکی روایت یک داستان بسیار جذاب همراه با ابرقهرمانی دوستداشتنی است که در صورت ادامه ساخت آن برای سریهای بعدی، میتوانستیم از شبگرد: طلوع تاریکی، تنها بهعنوان یک پیشنمایش برای ماجراجوییهای شبگرد یاد کنیم.
شبگرد در سال ۱۳۹۳، توسط استودیو پردیس گیم منتشر شد. اثری، حاوی ویژگیهایی که علاوه بر ارائه یک ویدیو گیم سرگرمکننده، آن را برای هر بازیبازی که تجربهاش کرده باشد، خاطرهانگیز میکند. شاید شبگرد دارای نوآوریهای زیادی نبود، اما سازندگان توانسته بودند یک گیم پلی پرمحتوا را در کنار یک داستان جدید که سعی داشت از همان ابتدا روایتی غیر کلیشهای را به نمایش بگذارد، ادغام کنند.
این ترکیب نسبتاً کم ریسک و البته جذاب، شبگرد را تبدیل به بازیای کرد که بعد از گذشت سالها از انتشار آن، هنوز در ایران شاهد اثری که بتواند خصوصاً در زمینهی داستان، روایت و شخصیتپردازی با آن رقابت کند، نبودهایم. شبگرد پس از اینکه برای مدتی غیرقابل بازی شده بود، اکنون در فروشگاه هیولا قرارگرفته است. با گیمین همراه باشید تا این بار در قالب یک نقد و بررسی، مروری بر شبگرد: طلوع تاریکی داشته باشیم.
داستان و روایت، اولین عامل مجذوبکننده در شبگرد
با عبور از نسل بازیهای خالی از داستان و روایت، دیگر سازندگان خیلی خوب میدانستند که اگر به دنبال ساخت یک اثر جذاب و البته دنبالهدار هستند، اولین عاملی که باید به سراغش بروند، داستان بازی است. در زمانی که بازیهای بسیار بزرگی همچون Witcher 3 با آن خط داستانی و شخصیتپردازی عالی، روانه بازار میشدند، برای قرار گرفتن در معرض توجه، باید حداقل این استانداردها رعایت میشد.
شبگرد: طلوع تاریکی، نهتنها این استانداردها را رعایت کرده است، بلکه از هر نظر دارای یک داستان جذاب و با پتانسیل بالا، برای تبدیل شدن به اثری دنبالهدار نیز میباشد. داشتن این ویژگی با این کیفیت، آن هم در زمانی که واقعاً به آن نیاز بود، از شبگرد یک اثر متفاوت در این زمینه ساخته است. البته که تا حدودی تخیلی بودن داستان شبگرد، باعث شده تا نویسندگان آن با دستِ بازتری به سراغ نگارش آن با جزئیات و پیچشها و شخصیتپردازیهای داستانی بروند.
حرف از شخصیتپردازی شد و تا دیر نشده بگویم که شبگرد، یکی از بهترین و بهیادماندنیترین شخصیتهایی است که تاکنون در دنیا ویدیو گیم خلق شده است. این موفقیت در شخصیتپردازی، با وجود مدتزمان گیم پلی پایینی که شبگرد دارد، تحسینبرانگیز است. البته یکی از مهمترین موضوعاتی که باعث میشود بهراحتی با کاراکتر بازی ارتباط برقرار کنید، این است که بازی پیش از روبرو کردن بازیباز با شبگرد، او را با سرگرد آریافر روبرو میکند.
سرگرد آریا فر، درواقع همان شبگرد است که طی اتفاقاتی بسیار تلخ، حافظه و سلامت پوستی خود را از دست داده و تبدیل به شبگرد میشود. بازی تا حدودی از این اتفاقات را پیش از شروع بازی با شبگرد، با کنترل سرگرد آریا فر، روایت میکند، اما روایت نکردن همه داستان پیش از شبگرد، خود، موضوعی است که بازیباز را برای پی بردن به این اتفاقات، به تکاپو میاندازد.
اما حالا بگذارید قدری از داستان شبگرد: طلوع تاریکی را مرور کنیم. سرگرد آریافر، بهعنوان یک مأمور مبارزه با مواد مخدر، وارد کارخانهای متروکه میشود که در آن فعالیتهای مشکوکی مشاهده شده است. از همان ابتدا ورود، مرکز فرماندهی اصرار دارد تا نیروی کمکی اعزام کند، اما سرگرد تصمیم میگیرد تا کاملاً از موضوع سردرنیاورده است، دست به اقدام خطرناکی نزدند. از همان ابتدا، بازی نشان میدهد که علاوه بر یک روایت جذاب که در پیشِ رو قرار دارد، دارای پسزمینه و اتفاقاتی نیز هست که در گذشته، رخ دادهاند.
بهعنوان مثال، سرگرد آریافر در ابتدا بازی به مرکز فرماندهی میگوید که میخواهد خودش ابتدا کاملاً از قضیه سردرآورد تا ماجرای گروه ضربت تکرار نشود. درست است که در ابتدا به نظر میرسد بازی تنها یک پسزمینه داستانی غیرمشخص را روایت میکند، اما پس از به اتمام رسیدن مرحله ابتدایی، ماجرای گروه ضربت را نیز برایتان در قالبی متفاوت روایت میکند.
در ادامه داستان، سرگرد آریافر، ناخواسته وارد یک دردسر بزرگ میشود و ارتباط خود با مرکز فرماندهی را نیز از دست میدهد تا چارهای جز ادامه دادن مسیر، بهتنهایی نداشته باشد. در این مرحله شما با پیشروی در بازی و رسیدن به انتهای آن، متوجه میشوید که همه اینها وسیلهای بوده تا سرگرد آریافر به دام خلافکاران که از قضا یک باند بسیار بزرگ و قدرتمند نیز هستند، بیفتد.
در اینجا روایت بازی به شکل مبهمی قطع میشود و پس از یک تیتراژ که خود حاوی روایتهایی از گذشته است، کنترل شبگردی را در اختیارتان قرار میدهد که حافظه خود را از دست داده و تمام بدن او نیز باندپیچی شده است. شبگرد همچنین نوعی ابرقهرمان است که بهتنهایی به دل باندهای خلافکاری زده و به دنبال گذشته از یاد رفتهاش میباشد. از اینجا به بعد، داستان بازی با شبگرد تا پی بردن او به هویت واقعی و بلایی که سرش آمده، پیش میرود و روایت آن بسیار هنرمندانه به جلو حرکت میکند.
بازی علاوه بر اینکه داستان را پیش میبرد، به زیبایی تمام به شخصیتپردازی شبگرد پرداخته و تلاشهای او برای رهایی از زندان ذهن و به یادآوردن گذشتهاش را روایت میکند. البته این تنها شخصیتپردازی شبگرد نیست که به این خوبی انجام شده است. بلکه بازی در شخصیتپردازی کاراکترهای منفی و حتی دکتری که به معالجه شما میپردازد، با ظرافت خاصی عمل کرده است.
شخصیت شبگرد آنقدر جذاب و با جزئیات روایت میشود که بهخوبی پتانسیل این را داشت که حداقل از آن شاهد یک سهگانه باشیم. هرچند، سازندگان در پایان اینطور نمایش میدهند که ماجراجوییهای شبگرد ادامه دارد، اما متأسفانه به دلیل مختلفی این اتفاق رخ نداد و همهچیز در شبگرد: طلوع تاریکی به اتمام رسید.
گیم پلی مهیج بازی، دارای نقوصی نیز هست
در شبگرد، گیم پلی تنها به مبارزه با دشمنانی که از حضور شما در محیط خبر دارند ختم میشود و خبری از حالتهای مخفی کارانه یا تغییر روند گیم پلی با ورود مکانیزمهای جدید نیست. باید سلاح خود را به دست بگیرید و با استفاده از آن، دشمنان فراوان بازی را از پای درآورید. با توجه به عدم وجود حالت مخفیکارانه، انتظار میرود بازی دارای یک اکشن قدرتمند باشد. شبگرد توانسته از پسِ این موضوع نیز بربیاید و گیم پلی کوتاه آن، میتواند لحظات اکشن خوبی برایتان خلق کند.
با این وجود، سازندگان بهگونهای روند گیم پلی و پیشروی داستان همراه با آن را مدیریت میکنند که بازی دچار یکنواختی نمیشود. بهعنوان مثال، با اضافه شدن دشمنان جدید به بازی، سلاحهای جدید و قدرتمندتری در دسترس شبگرد قرار میگیرد و این موضوع باعث میشود تا قدری بازی از یکنواختی دربیاید. یا اینکه هرچند وقت یکبار، شما را با صحنههایی روبرو میکند که باید با کلیدزنی درست از آنها، جان سالم به در ببرید.
همچنین در صورتی که توانستید به دشمنان نزدیک شوید، با فشردن کلیدی میتوانید آنها را از پای درآورید. یکی دیگر از بخشهایی که به بالا رفتن کیفیت گیم پلی و کارگردانی مراحل بازی کمک شایانی میکند، مبارزه با باسفایتهای بازی است که جذابترین آنها را در مراحل ۳ و ۵ بازی مشاهده میکنید. اینها موضوعاتی هستند که در روند گیم پلی بازی، گاه و بیگاه رخ داده و سعی میکنند تا بازی برایتان یکنواخت نشود.
اما جدا از همه اینها، هسته گیم پلی بازی نیز، دارای المانهایی است که باعث میشوند گیم پلی بازی آزاردهنده نبوده و همچنین جذابیت بیشتری داشته باشد. یکی از این المانها قابلیت کاورگیری است. با توجه به سیل عظیم دشمنانی که در هر منطقه به سمت شبگرد هجوم میآورند، وجود این قابلیت الزامی بهنظر رسیده و بهنوعی نیز باعث واقعگرایانهتر شدن آن میشوند. بهعلاوه بازی برای سلامت کاراکتر اصلی از سیستم بازیابی سلامت خودکار برخوردار است و وجود قابلیت کاورگیری، باعث ایجاد مهلتی برای بازیابی سلامت میشود. خصوصاً زمانی که در تیررس اسنایپرهای بازی قرار میگیرید.
البته سیستم کاورگیری بازی چندان بینقص نیست و گاهی دارای مشکلاتی میشود و نمیگذارد آنطور که میخواهید، کاور بگیرید و دشمنان را در تیررس خود داشته باشید. این مشکل در اکثر مواقع، برایتان مشکل زیادی ایجاد نمیکند و نهایتاً مجبور میشوید کاورتان را در جای دیگری بگیرید و یا دشمن را بدون کاور از پای درآورید، اما این نقص گاهی در مراحل دشوار بازی، باعث میشود تا تلاشهایتان برای زنده ماندن، از بین برود.
دیگر ویژگی کاراکتر اصلی بازی، قابلیت نگهداشتن زمان و درنتیجه نشانهگذاری دشمنان بازی است. برای استفاده از این قابلیت، تنها را از پای درآوردن دشمنان بازی و در نتیجه پرشدن نوار موجود برای آن است. این قابلیت، خصوصاً زمانی که با دشمنان زرهپوش بازی مواجه میشوید، بسیار مفید بوده و به جذابیت گیم پلی میافزاید. همچون سیستم کاورگیری بازی، این المان هم گاهی دچار مشکل میشود اما با این وجود، این مشکل چندان بزرگ نیست که باعث شود قابلیت ذکرشده، بدون فایده باشد.
از آنجایی که درباره یکی از قابلیتهای ابر قهرمانانه کاراکتر اصلی بازی صحبت کردیم، بد نیست بگوییم که شبگرد پتانسیل داشتن قابلیتهای غیرطبیعی بیشتری را نیز داشت. هرچند، گیم پلی بازی کوتاه بوده و همین حد از المانها برای یک بازی با حدود ۵ ساعت گیم پلی کافی است، اما اگر بخواهیم درباره یک کاراکتر که میتوانست در سریهای متوالی ادامه پیدا کند صحبت کنیم، انتظار میرفت سازندگان برای شبگرد، برنامههای بیشتری را اجرایی میکردند.
پردیس گیم خوب میدانست که یک بازی شوتر سوم شخص، باید از چه ویژگیهایی برخوردار باشد
قطعاً موضوعی که از هر المان و قابلیت دیگری برای یک بازی شوتر، حائز اهمیت است، گان پلی بازی است. در شبگرد، گان پلی را میتوان با واژه خوب توصیف کرد؛ زیرا ضمن داشتن حداقلهای لازم و کیفیت نسبتاً بالا، آنقدرها هم عالی کار نمیکند که بگوییم با یک گان پلی فوقالعاده مهیج طرف هستیم؛ اما اشتباه نکنید، گیم پلی بازی، بهخودیخود با المانها و دشمنان متنوع و صحنههای متفاوت و جذابی که گاهی در آن ظاهر میشوند، مهیج است.
صحبت از گان پلی شد و قطعاً نباید سلاحهای بازی را نادیده بگیریم. باز هم اگر بخواهیم مدتزمان گیم پلی بازی را در نظر بگیریم، باید گفت از لحاظ تنوع سلاح، با بازی خوبی طرف هستیم. بازی آهستهآهسته سلاحهای جدیدی را در دسترستان قرار میدهد که هرکدام از آنها قدرت و البته ظاهر متفاوتی دارند.
شبگرد، قابلیت حمل سه سلاح بهطور همزمان را دارد. یک سلاح که از ابتدا بازی در اختیار کاربر قرار دارد و تیر آن بینهایت است، یک جایگاه برای سلاحهای سبک و دیگری برای سلاحهای سنگین است.
بهعنوان مثال، سلاح Uzi به همراه کلتهای موجود بازی در یک دسته و سلاحهای قویتری همچون اسنایپ و کلاشینکف در دسته دیگری قرار میگیرند. با توجه به بینهایت بودن سلاح اولیه، حتی در صورت اتمام مهمات سلاحهای دیگر، قابلیت اینکه با دشواری بیشتری خود را به جعبه مهمات و البته سیو بعدی برسانیم، وجود دارد.
دشمنان در بازیهای شوتر، نقطه دیگری است که نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. اول بگذارید به سراغ طراحی دشمنان برویم. باید بگویم که بههیچوجه، شک کردن در جزئیات طراحی این کاراکترها درست نیست و همانقدر که برای طراحی شبگرد ظرافت به خرج داده شده است، این ظرافت را میتوان در طراحی دشمنان نیز مشاهده کرد. جدا از بحث ظاهری، بازی بسته به محیطی که در آن قرار دارید، شما را با دشمنان متنوعی نیز روبرو میکند. بهعنوان مثال در محیط تئاتر با یک طراحی و در کارخانه با طراحی دیگری از دشمنان روبرو میشوید.
در کنار طراحی متفاوت، کاراکترها دارای سلاحها و قدرتهای متفاوتی نیز هستند. مثلاً ممکن است بتوانید یکی از دشمنان بازی را تنها با یک تیر در پیشانی از پای درآورید و دشمن دیگر حتی با صرف یک خشاب کامل نیز کشته نشود. به تفاوت دشمنان معمولی، حضور برخی باسفایتها را نیز اضافه کنید تا خیالتان در این زمینه راحت باشد.
شبگرد میتواند یک اثر چالشبرانگیز نیز باشد
موضوعی که در کنار ایجاد سرگرمی، از یک بازی شوتر انتظار میرود، این است که با چالشبرانگیز کردن آن، حس هیجان مضاعفی را در بازی قرار دهد. شبگرد شاید در ابتدا چندان چالشبرانگیز بهنظر نرسد، اما بهزودی به شما ثابت میکند که برای عبور از مراحل بازی و به اتمام رساندن آن، باید مهارت، دقت و سرعت کافی را داشته باشید.
البته بازی دارای سه حالت دشواری آسان، متوسط و سخت نیز هست که با توجه به تواناییهایتان میتوانید خودتان را تا حد مشخصی به چالش بکشید.
جدا از دشواریای که هسته اصلی گیم پلی بازی دارد، با دقت بیشتر میتوان به ظرافتی که سازندگان برای غیرقابل پیشبینی شدن آن به کار بردهاند، پی برد. این موضوع را وقتی متوجه میشوید که با کشته شدن در یکی از قسمتهای نسبتاً دشوار بازی، دوباره تلاش میکنید تا آن را رد کنید. روی مکانی که دشمنان به سویتان هجوم آوردهاند، نشانهگیری میکنید، اما متوجه میشوید دشمنان برخلاف دفعه قبل، این بار از درِ دیگری به سویتان حملهور میشوند.
یا زمانی که در یکی از نبردهای تن به تن بازی که نیاز به کلیدزنی سریع دارد، دو کلید مشخص را میفشارید، دشمن را از پای درمیآورید و اگر برگشته و یکبار دیگر از همان قسمت عبور کنید، این بار باید کلیدهای دیگری را بفشارید.
قطعاً این موضوع نشان میدهد که سازندگان در ساخت یک گیم پلی خوب، عجله به خرج نداده و هر آن چیز که لازم دیدهاند و فکر میکردند که باعث بهبود تجربه کاربر از این اثر میشود، در آن جای دادهاند. بهعلاوه، تأثیر مثبتی که در گیم پلی میگذارد، باعث چالشبرانگیزتر شدن آن میشود.
هوش مصنوعی بسیار سطحی
تا اینجا درباره گیم پلی بازی و عناصری که باعث تبدیل شدن آن به یک تجربه شوتر هیجانانگیز و کم نقص میشود، صحبت کردیم؛ اما پازل گیم پلی بازی، هنوز یک قطعه کم دارد و آن هوش مصنوعی دشمنان است.
در شبگرد، هوش مصنوعی به سطحیترین شکل ممکن طراحی شده است و بهطورکلی یا دشمنی کاور میگیرد و هرچند ثانیه یکبار بیرون آمده و به سمت شما شلیک میکند، یا بیخیال کاورگیری شده و بدون هیچ برنامه خاصی در جهتی مشخص به سمت شما حرکت کرده و بدون هدف به سمت مکانی که در آن پناه گرفتهاید، فقط شلیک میکند.
این موضوع باعث میشود، نظمی که تا اینجا درباره گیم پلی بازی ذکر کردیم، ناگهان بهطور کامل از بین رفته و روی تجربه شما از شبگرد: طلوع تاریکی، تأثیر منفی بگذارد.
حالا که دانستیم هوش مصنوعی این اثر تا چه حد ضعیف و سطحی است، منطقی است که سازندگان به سراغ ایجاد حالت مخفیکاری در شبگرد نرفتهاند. با این وجود که شبگرد و فضای آن کاملاً پتانسیل داشتن مراحل مخفیکارانه را نیز دارد.
شبگرد از لحاظ بصری اثر چندان قدرتمندی نیست
وقتی بخواهیم درباره شبگرد از منظر گرافیکی صحبت کنیم، قطعاً لازم است در ابتدا به مقایسه آن با بازیهایی بپردازیم که در مقطع زمانی انتشار این اثر ساخته شدهاند. ضمن اینکه با توجه به ساخته شدن آن با موتور آنریل انجین ۳، موضوع قدری حساستر میشود.
اگر بخواهیم ازلحاظ بصری، شبگرد را با آثار مشابه در سال ۲۰۱۴ مقایسه کنیم، باید بگویم که کیفیت گرافیکی بازی، همچون داستان و روایت آن، خارج از حد انتظار نیست؛ اما اینکه بگوییم شبگرد از کیفیت بصری پایینی برخوردار است، حرف چندان درستی نیست. درکل، کیفیت گرافیکی شبگرد: طلوع تاریکی را نه میتوان نقطه ضعف دانست و نه آن را نقطه قوت برشمرد.
در این موضوع، شبگرد بهگونهای عمل کرده است که باعث نشود تا جذابیتهای دیگر بازی به خاطر کیفیت ظاهری پایین آن، نادیده گرفته شود. شاید نشود به کیفیت کلی بازی ایراد چندانی گرفت، اما با دقت در برخی بافتها، شاهد کیفیت پایینی هستیم.
اما موضوعی که ازلحاظ ظاهری شبگرد را ارزشمند میکند، توجه به جزئیات در طراحی محیطهای سهبعدی و مناظر دوبعدی است. البته که این موضوع در تنها ساختهی پردیس گیم، دارای ارزش بالایی است.
بازی شبگرد: طلوع تاریکی، تنها در یک مرحله در روز جریان داشته و چهار فصل دیگر بازی، تماماً در شب جریان دارد. شاید اگر بخواهیم از لحاظ کیفی، وضعیت نورپردازی بازی را مورد بررسی قرار دهیم، آن را نتوان چندان قدرتمند توصیف کرد، اما اگر اتمسفر موردنیاز برای ساخت این اثر را در نظر بگیریم، ایراد چندانی هم نمیتوان به آن وارد کرد و شاید بهتر است بگوییم، همین نورپردازی است که گاهی نیز با استفاده از رنگهای مختلف برای آن، باعث ایجاد یک اتمسفر مناسب برای شبگرد میشود.
موسیقی و صداگذاری، نقش خود را بهخوبی ایفا میکنند
در کیفیت موسیقیهای استفاده شده در شبگرد، بههیچوجه شکی نیست و استفاده بجا از این موسیقیها نیز در زمان مناسب، باعث ایجاد حس هیجان و همچنین آرامش موقتی میشود.
در صداگذاری کاراکترها از گویندگان خبرهای استفاده شده است که سازندگان شبگرد، بهخوبی نیز توانستهاند از پتانسیل این گویندگان بهره لازم را برده و حتی با استفاده از آن، شخصیتپردازی بازی را در حد ایدئال قرار دهند.
جدا از صداگذاری کاراکترها، صداگذاری سلاحها نیز در این موضوع باعث جلب توجه شما میشود و بهتر است بگوییم اولین عاملی که شما را متوجه میکند درحال استفاده از یک سلاح جدید با ویژگیهای جدید و متفاوت هستید، صداگذاری خوبی است که برای هر سلاح انجام شده است.
شبگرد: طلوع تاریکی - ۷.۵
۷.۵
امتیاز گیمین
شبگرد: طلوع تاریکی، ضمن ارائه داستان و روایت و شخصیتپردازیهای قدرتمند تا حدود زیادی در ارائه یک تجربه شوتر سوم شخص نیز موفق عمل کرده است و از لحاظ بصری نیز قابلقبول است؛ اما چه عالی میشد که ما در حال حاضر، از شبگرد: طلوع تاریکی، بهعنوان یک پیشنمایش برای ماجراجوییهای کاراکتر دوستداشتنی آن نام میبردیم.
نقاط قوت:
+داستان و روایت قدرتمند
+شخصیتپردازی خوب شبگرد و دیگر شخصیتهای بازی
+گیم پلی مهیج
+وجود المانهایی همچون کاورگیری و توقف زمان
+سلاحها و دشمنان متنوع
+موسیقی و صداگذاری عالی
+توجه به جزئیات
نقاط ضعف:
-کیفیت پایین برخی بافتها
-هوش مصنوعی بسیار سطحی
-وجود باگهایی در سیستم کاورگیری، دشمنان و دوربین بازی
-عدم استفاده بیشتر از پتانسیلهای شخصیت شبگرد
بهتر بود این رو هم می گفتید که سرعت بارگذاری مراحل فاجعست.
سلام
بازی خیلی خوبی هست
گرافیک پر جزئیات و انیمیشن های خیلی خوبی داره و حقش نبود که از این نمره کم بگیره.
هوش مصنوعی هم با توجه به حملات متفاوت دشمن ها در همان بخش بعد از باخت و جلو اومدنشون در صورت شلیک نکردن شبگرد اتفاقا خیلی هم خوبه.
درباره سرعت لود بگم که وضیفه سازنده این نیست که برای همه سیستم ها بازی رو بهینه کنه.
تنها ایراد این بازی اینه که فقط برای گیمر های حرفه ای هست و این گیمر ها زیاد نیستن.
خدانگهدار