مدتها بود که بازی به این خوبی ندیده بودم. باید به شما بگویم که اساساً شدنی نیست که یک بازی، تمام جوانبش خیلی خوب باشد. بعضی گیمها فشارشان روی گیم پلی است، بعضی روی آرتاستایل، بعضی روی خلاقیتهای دیدهنشده و برخی روی روایت و داستان.
البته که این تقسیمبندیِ من است و اصراری هم سر آن ندارم؛ اما به شما اطمینان میدهم که هیچ گیمی در تاریخ نبوده که تمام جوانبش درجه یک باشد، فلذا اگر میگوییم فلان گیم خیلی خوب است، به این معناست که یکی از جوانبش خیلی خوب کار شده و قسمتهای دیگرش استاندارد است.
اگر من را نمیشناسید، باید به شما بگویم که من اساساً بازی میکنم که از آن ایراد بگیرم. اصلاً شغل شریفم این است. از بازیها ایراد میگیرم و پول میگیرم؛ اما واقعاً نتوانستم ایراد خاصی از بازی ایرانی قصه بیستون بگیرم.
داستان
اسکار داستان بهزعم من میرسد به قصه بیستون. اساساً فکر نمیکنم هیچ بازیای در تاریخ ویدیو گیم، داستانی در این حد جدی و خلاقانه داشته باشد. البته داستان خلاقانه زیاد است، اما من سراغ ندارم گیمی را که بر اساس داستانی مثلاً از ادگار النپو یا داستایوفسکی باشد، داستانی اساطیری از یک ملت را معرفی کند و به اصل متن هم گند نزند؛ اما بازی قصه بیستون این کار را کرده است.
قصه بیستون با یک روایت بسیار خلاقانه و اقتباسی از داستان شیرین و فرهاد نظامی گنجوی، شروع میشود و در نهایت طوری ختم میشود که عمراً هیچکس فکرش را نمیکند. اگر فکر میکنید که قرار است حتی یک کلمه از داستان را برای شما بازگو کنم، خبط کردهاید. فقط به شما میگویم که بازی قصه بیستون، یک پایان ندارد.
فیالواقع، نمیدانم که آقای احسان طهمورث، کل متنهای بازی را خودش به تنهایی نوشته یا چی؛ اما هر چه هست، کار فوقالعاده سنگینی کردهاند. سرتاسر داستان سولیلوگ و مونولوگ دارد و صحنههای زیادی دارای متون مکتوب است. در همین حد به شما بگویم که راوی مهمان بازی، بازیگر مشهور سالهای پیش ایران، خانم شهره آغداشلو است. صدای خانم آغداشلو، بسیار خشن و مردانه است، ولی روی گیم به زیبایی نشسته.
حال و هوا
حال و هوا و آرت استایل بازی، بهزعم من خیلی مناسب انتخاب شده و کار زیادی برده است. طراحی کاراکترها چشمنواز است و دموهای بازی با سبک جالبی بهصورت کندهکاریهای روی کوه کار شده. رنگها زیبا هستند، چرا که آرتیستهای بازی کالر پلت را میشناختهاند. هارمونی خیلی خوبی در نورها و رنگهای محیط وجود دارد که قطعاً الکی بهدست نیامده.
بازیهای ایرانی زیادی دیدهام که وقتی نگاهشان میکنی، نمیفهمی چرا بدریخت هستند؛ اما برای یک آرتیست واقعی، واضح است که رنگهایی که کنار هم کار شده، هارمونی ندارند. به شما اطمینان میدهم که بیستون از این آزمون هم سربلند بیرون آمده.
نبردها
برایم خیلی جالب بود که دیدم تیم سازنده زیاد خودشان را درگیر طراحی مکانیکهای نبرد نکردهاند و یادشان نرفته که برای چه دارند گیم میسازند. سیستم نبردها ساده است و من را یاد خدای جنگ یک میاندازد، اما کاملاً استاندارد ساخته شده و به زبان ساده یک هک اند اسلش مدرسهای است.
در کل بازی، فقط دو عدد اسلحه دارید که زیاد هم با یکدیگر توفیری ندارند. در آخر هم یک اسلحهی مخصوص اضافه میشود که در این سبک بازیها، بارها دیده شده.
تعداد دشمنان اندک است، شاید پنج الی شش دشمن مختلف وجود داشته باشد، اما همین کفایت میکند، چرا که گیم قرار است برای ما قصه تعریف کند؛ بزن بکش نیست.
فیلمبرداری
نمیدانم چه کسی فیلمبرداری بازی را ساخته که ازش تشکر کنم، اما جزو بهترین فیلمبرداریهای سومشخصی است که تا به حال دیدهام. وقتی که میگویم جزو بهترین، منظورم فقط بازیهای ایرانی نیست، حواستان باشد. حرکتهای دوربین بسیار مناسب و بجا است، عمق میدان، زاویه دوربین و قس علی هذا، همه مناسب و دقیق هستند. کاراکتر، هیچ جا ماسکه نمیشود و اصطلاحاً دوربین اصلاً در بازی حس نمیشود.
موسیقی و صدا
من سالها موسیقی کار کردهام، از نوازندگی ساز سنتی و کلاسیک تا فرم و آنالیز و کنترپوان و هارمونی؛ به شما میگویم که بسیار موسیقی دلچسبی را در طول بازی خواهید شنید و خیلی هم با داستان و حال و هوا جفت و جور است. دست آقای حمیدرضا انصاری درد نکند، بالاخره به نظرم یک نفر آمد که میشود رویش به این لحاظ حساب کرد.
صداگذاری بازی عالی بود. بهطوری که اصولاً هیچ ایرادی نمیشد از آن گرفت.
جلوههای بصری
من قبلاً با سروش عباسیان مدتی همکار بودم. غیر از اینکه انسان بسیار شریف و با اخلاقی است، کارش هم درست است. از پارتیکلها، شیدرها و نورپردازی بازی بسیار لذت بردم استاد. فقط از سایهها راضی نبودم که فکر میکنم به دلیل تنظیم پرفورمنس باشد. در کل دم شما گرم.
طراحی کاراکتر
فکر میکنم برای اولین بار است که کاراکترهای یک بازی ایرانی هم شمایلشان ایرانی است و هم درست و درمان هستند. معمولاً این دو خاصیت با هم جمع نمیشد، اما در قصه بیستون شده. احساس میکنم بدعت جدیدی در این زمینه پایهگذاری شده که در بازیهای آیندهی بازیسازان ایران، شاهدش خواهیم بود. همه چیز خیلی خوب بود، از درخت گرفته تا غول بیشاخودم و خود فرهاد و حتی آن فردی که در انتها ظاهر میشود.
خلاقیت
خلاقیت این بازی در داستانش فشرده شده. گیم پلی خلاقیتی ندارد، آرت استایل نیز به همچنین؛ اما به شما عرض میکنم که سختترین نوع خلاقیت، خلاقیت در داستان و روایت است که بیستون این کار را بهخوبی انجام داده.
گیم پلی
اغلب گیم پلی بیستون، راه رفتن و کشف داستان و محیط است. در آن میان گاهی اوقات، دشمنان حمله میکنند و نبرد شروع میشود. بیستون هیچ پازلی ندارد و تقریباً میتوانم بگویم، هیچ جایی بازیکننده را گیر نمیاندازد. خیلی ساده و روان به سمت داستان حرکت میکند و اجازه میدهد از محیط و موسیقی و داستان لذت ببرید. بهزعم من، سر این چند خط که من نوشتهام، دهها ساعت جلسه در استودیو سازنده برگزار شده، ولی در نهایت راه درست را رفتهاند. دست مریزاد.
فنی
همینقدر که من با یک لپتاپ هفت هشت سال پیش با هشت مگابایت رم و پردازشگر Core i7-7500U توانستم بازی را بدون مشکل و بیدغدغه اجرا کنم، یعنی کار تیم فنی عالی بوده. این را هم به شما بگویم که با یک بازیِ شبیه لیمبو یا مثلاً Unfinished Swan طرف نیستید. قصه بیستون پر از پارتیکل، انیمیشن، مش و غیره و ذلک است. علیالخصوص و علیالخصوص که اغلب بازی در محیطی پر از دار و درخت میگذرد.
امیدوارم که بیستون اینقدر بفروشد که پول تکتکتان از پارو بالا برود، ولی ما منتظر قسمت دوم هستیم اساتید. خیلی دوست داشتم که اسم تک تک افراد دستاندرکار بازی را این زیر بنویسم، اما نمیدانم اجازه هست یا نه.
ارادتمند
آرش حکیمی
تیر ۱۴۰۱
خرید بازی ایرانی قصه بیستون از هیولا
بازی قصه بیستون - ۸.۵
۸.۵
امتیاز گیمین
نتیجه قطعی: حتماً قصه بیستون را بازی کنید. مثل من تردید نداشته باشید و قطعاً بازی کنید.
نقاط قوت:
+داستان بسیار قوی و خلاقانه.
+بهترین جلوه بصری که میشود در بازیهای مستقل جهان دید.
+کارگردانی هنری: فقط کافی است که تریلر قصه بیستون را ببینید تا مطمئن شوید.
+طراحی کاراکتر: با تعداد کاراکترهای کم، کیفیتی بسیار عالی ارائه کردهاند.
+برنامهنویسی کارآمد: این قصه سر دراز دارد، اما در متن به آن اشاره شده.
+ساخت کاراکتر سهبعدی لوپولی بسیار زیبا: کاراکترها خیلی شبیه مجسمههای سنگی بودند. بسیار انتخاب مناسبی بود.
+فیلمبرداری فوق حرفهای: فقط بازی را تست کنید، اگر غیر از این بود من اسمم را عوض میکنم.
نقاط ضعف:
-پست پروداکشن: سایهها جالب نبود.
-مکانیکهای اصلی: نبردها بیشازحد ساده بود.
-گیم پلی: گاهی اوقات خیلی گیم پلی کش میآمد و خستهکننده میشد. البته که طولانی نبود.
-من احساس کردم که خیلی از مواقع دارم دور خودم، دور میزنم و این ناخوشایند بود.